دسته بندي : <-PostCategory->
داره مثل اسب دروغ میگه ، منم خندم گرفته برگشته میگه داری به من میخندی ؟
گفتم پـَ نه پـَ کارم از گریه گذشته ، به آن میخندم !
.
.
.
استاد بهم داده ۴ ! رفتم پیشش میگم استاد میشه چند لحظه وقتتون بگیرم ؟
میگه نمره میخوای ؟؟؟ گفتم پ ن پ واسه امر خیر مزاحم شدم ، مارو به غلامی بپذیر !
.
.
.
دارم چایی می خورم داغ بود سوختم ، بابام می پرسه سوختی ؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ رفتم مرحله بعد !
.
.
.